92.اولین دندانپزشکی دختر گلم شهریور 92
عزیز دلم ..خانمم ..تقریبا اواخر شهریور ماه بود که متوجه شدم دندان خراب داری البته یکی دو بار هم دندان درد شدیدی گرفتی که خیلی خیلی اذیت شدی.. خاله مهسا که خودش دستیار دندانپزشک است اصرار کرد شما را ببره پیش دکتر دندانپزشک اطفال... خلاصه یکروز کاری همراه خاله رفتی ...خاله تعریف کرد خیلی دختر خوبی بودی و اولش خیلی خیلی خوب با خاله و خانم دکتر همکاری کردی ..ولی قسمت بد ماجرا این بود که سه تا از دندان های شما عصب کشی نیاز داشت.. اونروز خاله و خانم دکتر دندان شما را پانسمان کردند و برگشتی خونه ...وقتی من و پدر را دیدی تازه دردهایت یادت اومد و کلی برامون گریه کردی ... دو سه روز بعد ما بردیمت کلینیک و از کل دندان ...